هر جای این شهرو چشم میندازم از تو یه چیزی یادگاری هست
حتی تویه آروم ترین کافه چیزی برای بیقراری هست
هر جای این شهرو بی تو میگردم با تو یه جوری خاطره دارم
گاهی واسه دیوونه تر بودن رو نقطه ضعفم دست میذارم , لایی لایی لای
وقتی که رفتی تازه فهمیدم میشه هنوزم عاشقت باشم
جای تو عکساتو بغل کردم شاید تو قاب عکس تو جا شم
شاید یه روزی تو همین شهر و تو همین کافه سر این میز
چشماتو دیدمو خوب شد حالم شاید یه روزی آخر پاییز
گاهی یه وقتایی یه دردایی عزیزم واسه آدم مثه دروغایی که گفتی و شنیدم
گاهی واسه تکرار این دردای کهنه دارم تمومه عمرمو از دست میدم
گاهی یه وقتایی یه دردایی عزیزم واسه آدم مثه دروغایی که گفتی و شنیدم
گاهی واسه تکرار این دردای کهنه دارم تمومه عمرمو از دست میدم
هر جای این شهرو چشم میندازم از تو یه چیزی یادگاری هست
حتی تویه آروم ترین کافه چیزی برای بیقراری هست
هر جای این شهرو بی تو میگردم با تو یه جوری خاطره دارم
گاهی واسه دیوونه تر بودن رو نقطه ضعفم دست میذارم , لایی لایی لای
دیدگاهتان را بنویسید