یه صبح تلخ پاییزی دلامون خونه ی غم شد
چون از فهرست کنسرتها صدای مرتضی کم شد
پشت این درای بسته توی تنهایی نشستم
پشت این درای بسته توی تنهایی نشستم
چشممو به آسمونا دلمو به گریه بستم
تا که برگردی دوباره که بسازی آرزومو
که تموم لحظه هامو تو بذاری پیش رومو
بدی دستاتو به دستام که دنیامو بسازم
اگه با تو هم نفس شم از زمونه بی نیازم
ترانه آهنگ اغما از مرتضی پاشایی و فرزاد عسکری
باورم نمیشه حتی که تو خوابم هم نباشی
تو بشی هم دم ما ها با ستاره هم صدا شی
باورم نمیشه هر شب توی تنهایی بسوزم
پی دیدن دوبارت چشمامو به در بسوزم
واسه من حس وجودت تو خیالم کافیه
حال چشمام بی نگاهت اغما تو بیداریه
فکر برنگشتن تو داره میکشه صدامو
دیگه میترسم از اینکه نمیبینی گریه هامو
تا که برگردی دوباره که بسازی آرزومو
که تموم لحظه هامو تو بذاری پیش رومو
بدی دستاتو به دستام که دنیامو بسازم
اگه با تو هم نفس شم از زمونه بی نیازم
دیدگاهتان را بنویسید